شبانه ها


قلب کوچک ماه
- گریان ازدرد و ناتوان از گریستن -
سوگوار
بر خاک می رقصید
و بغض تشنه اش ، اسیر بوی دریاهای دور.
می چرخید
و روح عریانش ، اسیر پوشش سیاه ،

سیاه مست از جام بلای مقربان .
آهنگ جنون داشت ، ساز آسمانی اش ...


16 دی 85

کامنت
# :-|
Anonymous Anonymous : 1:46 AM  

# از اون بالا كفتر ميايه
Blogger rootoosh : 1:57 AM  

# روح را به سماع می‌آورد، شعر ِ آسمانی‌ات
ماه ِ کوچک غمگین
سیاه پوشی را به دیو شب واگذار
و بغض ِ تشنه را به کویر
بر بلند‌ای فلک برقص
و دل خوش‌دار
شه‌پر ِ آسمان ِ امید
که سپیده در راه ‌ات
به سوی معجزه فردا
فرش سرخ طلوع افکنده است
Anonymous Anonymous : 11:33 PM  

# هو الاق جان یا الاغ جان، من میام کافی نت ای میل چک می کنم فقط از کجا بدونم تو یلدا بازی کردی ؟ ها ها ها؟؟؟

بعدم، هااااااااا خودتی!
من همیشه ح*** زنده ام به کوری چش هر کی نمی تونه ببینه!
همه شونم واردن اصنم!
Anonymous Anonymous : 9:48 AM  

# چطوری و از همین چیز ها که همه به هم میگن. و یک داستان و با سلام...
Anonymous Anonymous : 12:12 AM  

# ahange jonun dasht. mitavani beguiee ke rangash che rangi bud??
Blogger maneli : 5:28 PM  

# از اون شهرایی است که توی خودش رمز داره. ماه که همون مهِ اول اسمته، بغض ات در حسرت گریه و دورن ات عزادار است و برونت ظاهرا بی خیال و این دفعه اول نیست که آدم نزدیکی را از دست می دهی....


هنوز هم وقتی حسی تر می نویسی بهتری


اگر دوست نداشتی این کامنت رو هم پابلیش نکن ...
Anonymous Anonymous : 3:52 AM  

# یه ریزه عصا قورت داده می نویسی، من اشعار تورج نگهبان را ترجیح می دهم مخصوصا آن شعرش که به سادگی تمام همین مضمونی که تو در این شعرت ،عصا قورت داده، سعی کردی بیان کنی به شیوایی هرچه تمام چنین عرضه کرده است: تتق تق تق تتق دنبکیو باش..... ویولون زنه ی عینکیو باش
Anonymous Anonymous : 11:39 PM  

# من جان کنده از تن صاف خواهم کرد...
Anonymous Anonymous : 1:51 AM  

# ها. اون روز بدترین بازی عمرم بود. چهارتا توپ جلوی دروازه رو خراب کردم هی پاس خراب دادم. هی توپ لو دادم.ها فهمیدم به خاطر سیگار بودش.
Blogger maeysam : 1:22 AM  

Post a Comment