Thursday, January 17, 2008
3
و من بر خود لرزیدم
از درک این همه برف.
این پوشش سفید و یکدست
که بکارتش
با اندک توان گرمای بی جان خورشید زمستان
زایل می شود
و سفیدی اش
در گروی کفشهای کهنه ی رهگذر سرماخورده ای ست،
که سر در گریبان و به شتاب می رود
و دشنام می دهد زیرلب...
دی ماه 86
و من بر خود لرزیدم
از درک این همه برف.
این پوشش سفید و یکدست
که بکارتش
با اندک توان گرمای بی جان خورشید زمستان
زایل می شود
و سفیدی اش
در گروی کفشهای کهنه ی رهگذر سرماخورده ای ست،
که سر در گریبان و به شتاب می رود
و دشنام می دهد زیرلب...
دی ماه 86