این یک شعر نیست


سالها پیش
یک همچین روزی،
وقتی هنوز دوازده ساله بودم
مادرم
به خاطر جبر زمانه
با تقسیم سلولی
پدرم شد،
ومن هیچوقت یتیم نبودم






پ.ن: پدر یادت گرامی اما مادر عاشقتم


کامنت
# روح پدر شاد
و آفرین به مادر که یک تنه از 4 غنچه که روزی به همراه پدر آنها را در گلدان زندگی کاشته بودند مراقبت کرد و پرورش داد تا شکوفایی و عطر افشانی شان.
به مادر خسته نباشید می گویم هر چند یقین دارم دیدن شما همیشه خستگی از تنش زدوده است و عطر حضور و بالندگی تان، پیغامبر عشق و لحظه های او بوده به سوی پدر و موجب شادی روحش در آسمان ها.
از سوی من به مادر گل بانو و خواهر گرامی و برادران ارجمند و آنام عزیز و دوست داشتنی سلام برسان و من را نیز در غم فقدان پدر در سالگرد سفرش شریک بدان .
ارادتمند
مهرام
Blogger Mahram : 5:25 PM  

# جاشون سبز
Anonymous Anonymous : 5:30 PM  

# روحشون شاد . مطئنم به همتون افتخار میکردن اگه بودن . مامان گلت رو از طرف من ببوس به خاطر سعادت داشنتش و خوشبختی که از وجودش تو زندگی هاتونه. همیشه دلاتون شاد باشه مه یا ی نازنینم :*
Anonymous Anonymous : 5:42 PM  

# همین دیروز بود که یاد کردم در کوچه باغی که هم او را اخرین بار به وقت کودکی آنجادیده بودم .///یاد سالهای رفته هنوز چه غمگین است.
Anonymous Anonymous : 7:11 PM  

# روحشون شاد. امیدوارم مادر تون همیشه سالم و سلامت باشند
Anonymous Anonymous : 7:17 PM  

# عزیزم روحش شاد باشه و سایه مادرت همیشه همیشه بالای سرتون باشه گلم :*
Anonymous Anonymous : 9:58 PM  

# روحش شاد ...روانش آرام...و خدا مامانتو برات همیشه سرحال و پایدار نگه داره عزیزم
Anonymous Anonymous : 11:19 PM  

# یادش گرامی،
خاطرش عزیز.
Blogger sara : 10:43 PM  

# روحش شاد باشه
Blogger Unknown : 2:10 PM  

# 139..
سلام
این نوشته یک بی نظیر به یاد ماندنی شد برایم
.

اولین باری بود که اینجا اومدم
امیدوارم باز هم بتونم بیام اینجا و بیشتر بخونم
.
یاد پدرتون رو هم گرامی می دونم
و سایه مادرتون رو مستدام


ارادت
Blogger قلــم صد و سی و نه : 5:31 PM  

# کجایی پس!؟
Anonymous UnSpoken Dream : 5:43 AM  

Post a Comment